یکی شدنمان یکی شدنمان ، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

دنیای زیبا

بازم دست به دامن نی نی جونم

سلام مامان سلام قند عسلم امروز اومدم تا یه چیزی ازت بخوام و اون اینکه مامان تو محل کارش یه مشکلاتی پیش اومده که نگرانه نکنه برا نی نی جونش ضرر داشته باشه مامان من که هرچی از خدا خواستم فایده ای نداشت هر کاری از دستم برمیومد کردم و بازم تلاش میکنم برات مادر . من حاضر خودم سختی بکشم اما دردونه مامان آرامش داشته باشه مامان جونم تو معصومی از خدا بخواه که مشکل کار مامانو حل کنه قربونت برم.مامان دنیا جای قشنگیه اما آدم ها بعضی وقتا این قشنگی ها رو از بقیه محروم میکنن و دیگرانو آزار میدن .امروز دلم خیلی شکست  گفتم خدایا به خاطر بچه ام این مشکلو حل کن تو اینقدر بزرگی این قدر گره گشایی مشکلات ازاین بزرگتر رو حل میکنی اون وقت من واقعا چیز زیادی ا...
26 مهر 1394

یک پایان بد و یک شروع فوق العاده خوب

بعد از باری که آزمایش دادم سر موقع خاله قرمزه اومد و با آزمایش مجدد دیدم که عدد بتا 2 شده پیش دکتر رفتم که اونم گفت شما اصلا باردار نشده بودی و یک بارداری شیمیایی بوده و فقط مقدار بتا کمی بالا بوده وگرنه باردار نبودی.و من راضی شدم به رضای خدای مهربونم روز پنجشنبه اول مرداد خاله قرمزه قرار بود بیادکه نیومد و من شک کردم وشنبه سوم مرداد رفتم پیش دکتر ایندفعه عدد بتا بالا بود و دکتر هم بارداری رو تاییدکرد و گفت دوهفته دیگه صبر کن و برو سونو برای تشکیل قلب  17مرداد رفتم سونو و خوشبختانه قلب نی نی خوشگل تو دلی ام تشکیل شده بود الان ساعت سه و نیم بعد از ظهر که اینجا ام هشت هفته رو پشت سر گذاشیم و واردهفته 9 شدیم ان شااله هفته ها و روزها به خیر...
1 شهريور 1394

تبریک تبریک به خودم تبریک به تو تبریک به همه

سلام خداجونم شکرت پارسال روز دوم ماه رمضان این وبلاگ رو ساختم و امسال روز 5 ماه رمضان اومدم اینجا تابگم شکرت شکر شکر فقط شکر پارسال ماه رمضان ازت یه نی نی صالح و سالم خواستم و امسال تو دلم یه نی نی هست که هنوز یه ماه نیست تو دلمه الان ازت میخوام به حق بنده های خوبت نی نی تودلم رو حفظش کن و سر موقع به دنیا بیاد و هرکسی هم که منتظره چشم انتظار نذار .سال دیگه ان شاله ماه رمضان میام اینجا و مینویسم نی نی مون سه ماهشه. الان هم باورم نمیشه هنوز خدا لطفش رو شامل حال من و  همسر عزیزترجونم کرده .این چندروز همش خسته ام و دلم میخواد بخوابم و سرم به شدت درد میکنه خداکنه زود خوب بشم نگرانم این دردا رو نی نیم اثر بذاره وگرنه من به خاطر نی نی ج...
1 تير 1394

آماده سازی حضور یه نی نی خوشگل و تپل مپل

سلام به فرشته خوشگل ما که الان پشت در بهشت وایساده قربونت برم این چند وقت درگیر عید و آزمایش و اینها بودیم و نتونستم بیام اینجا البته کلا که مدتی است کم تحرک شدم چقدر دلم میخواد ورزش کنم و تحرک داشته باشم . قبل از عید دندونای عقلو همه رو کشیدم  و آزمایش ها هم انجام دادم که مشکلی نبود و دو ماه ونیمه که دارم فولیک اسید میخورم .راستی یه مدت هم دنبال کارای فازغ التحصیلی بودم البته همسرم هم خیلی کمک کرد و یه سری کارا رو خودش انجام داد . فروردین رو به خاطر عید و خونه نبودن و این حرفا از دست دادیم .الانم پری خانم تشریف آوردن ان شااله  بعد از اینکه رفتن ما به طور جدی اقدام میکنیم تا شما رو از پیش فرشته ها بیاریم تو دل من.قربونت برم ب...
13 ارديبهشت 1394

قدمهای اولیه برای نی نی

اون امتحانم رو افتادم با نمره 9 ولی با آقای همسر با کلی چک و چونه و رفتن پیش مدیرگروه شماره استادو گرفتیم و گفت بیایید دانشگاه حضوری صحبت کنیم. و چون خیلی مودبانه یا به قول خواهرم ملتمسانه  منتشو کشیدیم قبول کردو نیم  نمره بهم داد و چون میانترمم هم بر اساس پایانی حساب میشد نمره میان ترمم هم بالا اومد و کلا 10 شدم و خداراشکر به شکرانه اقدام برای نی نی  واحدام تموم شد شنبه گدشته با آقای همسر رفتیم دانشگاه برای تسویه یه اتفاق بدی افتاد که اصلا نمیخوام در موردش چیزی بگم و باعث شد من فعلا قید  تسویه رو بزنم اون اتفاق این بود که یه آقای دیوانه کلی وقت منو و همسر رو گرفت تا چرت و پرت تحویلمون بده و اون روز یه سری از امضاها موند ...
3 اسفند 1393

دست به دامن نی نی!!!!به خاطر یه امتحان سخت البته توی دانشگاه نه توی زندگی

سلام امروز امتحان داشتم ریاضی!!!!!! خیلی خونده بودم ولی سخت بود نی نی خوشگلم توکه الان پیش خدایی برام دعا کن که پاس بشم که این ترم همه واحدام تموم بشه و وقتی دلم قلمبه میشه و تو خوشگلم توی دلمی اذیت نشی به خدا بگو مامانم ریاضیشو پاس بشه . این ترم خیلی برای درسهام وقت گذاشتم و خداییش چهار تا امتحان قبلی رو خیلی خوب دادم حتی یکی از درسها بود که همه میافتند ولی من عالی دادم نمیدونم چرا امروز اینجوری شد  انگار همه مطالب توی ذهنم قاطی شده بود و واقعا هم سخت گرفته بودن آقای  همسر که میگه فدای سرت ترم دیگه تک درس میگیری ولی من میخوام این ترم کلا از فضای درس و دانشگاه بیام بیرون آخه نی نیم پشت در بهشت منتظرمونه که از پیش خدا بیاریمش ...
22 دی 1393

آخ جون کم کم قراره ما هم نی نی دار بشیم*******

شنبه هفته دیگه آخرین امتحانم تموم میشه و من و همسری بعد از دوسال و 10 ماهی که زیر یه سقف داریم زندگی میکنیم   میریم پیش یه دکتر خوب و اقدامات اولیه برای نی نی دار شدن رو انجام میدیم شامل آزمایش و ذندونپزشکی و ... تو این مدتی که از زندگی مشترکمون میگذره چند بار در این مورد صحبت کرده بودیم اما جدی نشده بود البته مشکلاتی هم تو زندگی بود که اصلا به صلاحمون نبود البته یه چند وقتی هست که جدی شده بود اما من صبر کردم تا دانشگاهم تموم بشه خیلی دوست دارم  برای ارشد هم بخونم اما سنمون داره میره بالا و نگران از اینکه انرژی لازم برای  تربیت و وقت گذاشتن برای بچه رو نداشته باشیم ان شااله نی نیمون که اومد یه کوچولو بزرگ شد ارشدم رو هم ...
20 دی 1393

شروع یه اتفاق خوب (کلاس خیاطی)

سلام دیروز کلاس خیاطی داشتم اولین جلسه اش بود خیلی ذوق داشتم اما یک کم خسته بودم.ولی احساس میکردم بعد از چند سال خلاقیت توی وجودم داره میزنه بیرون .وقتی کامل خیاطی رو یاد بگیرم میتونم برای خودم و همسری و نی نی آینده مون لباسای خوشکل خوشکل بدوزم اول کار از دامن شروع کردیم .خیلی حس خوبی داشتم و دارم. از ساعت 3 تا 6/5 اونجا بودم تازه چند ماه دیگه هم میخوام برم سراغ بافتنی و کلاه و شال خوشکل بچه گونه بدوزم .بعد از کلاس چون مامان اینا با خواهرم میخواستند بیایند خونه مون سبزی خوردن گرفتم و اومدم خونه همسری رو بیدار کردم که بره خریدهارو انجام بده و خودم سبزی ها رو پاک کردم و خونه رو مرتب کردم و خدا رو شکر آشپزی نداشتم آخه مامان ...
16 تير 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دنیای زیبا می باشد